بسيجيه يه شب قرص اکس ميخوره تا صبح وضو ميگيره!

اگر با گريه دريايي بسازم،‌اگر با خنده رويايي بسازم اگر خنده شود در من فراموش،‌اگر گريه شود با من هم آغوش تو را هرگز نخواهم كرد فراموش

تركه ميره سينما فيلم ترسناك ميبينه..همه فرار ميكنن جز تركه..ازش ميبرسن تو جرا هنوز نشستي ميكه دست به من نزنيد من ريدم ...

گفتمش دل ميخري؟ گفت چند؟
گفتمش دل مال تو، تنها بخند
 خنده كردو دل ز دستانم ربود
تا به خود باز آمدم او رفته بود
دل زدستانش به خاك افتاده بود

با خيال تو بسربردن اگر هست گناه ، با خبر باش كه من غرق گناهم همه شب

از دست زمانه تير بايد بخوري دائم غم ناگزير بايد بخوري صد مرتبه گفتم عاشقي كار تو نيست بچه تو هنوز شير بايد بخوري

اسم زيباي تو را خال زدم در بدنم تا که محفوظ بماند نام تو در کفنم

ترکه با دوست دخترش ميرن پارك يارو ميگه :عزيزم اگه اين درخت كاج زبون داشت الان به ما چي ميگفت ؟دختره ميگه اگه زبون داشت ميگفت:كره خر من زرد آلو ام نه كاج

فقط او را صدا کردم نيامد
 تمام شب دعا کردم نيامد
 به من گفت بايد با وفا بود
 به عهدش هم وفا کردم نيامد